رمان ماتیسا

ماتیسا دختر نازپرورده عمارت سماواتیها دل در گرو پسرعمویی دارد که دلش را به تاراج برده، هر دو شیفته و واله یکدیگرند. اما همیشه آنچه که باید بشود، نمیشود.
خورشید به زندگیاش میتابد ولی تابشش او را میسوزاند.
ماتیسا را دستی به سایه میبرد و ناجیاش می شود.
این رمان به زودی چاپ خواهد شد
مطالب زیر را حتما بخوانید:
قوانین ارسال دیدگاه در سایت
چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.
سلام مرسی از سایت خوبتون این رمان محشر بود از نویسندهاش فاطمه جان به خاطر نوشتن این رمان و همین طور شما به خاطر گذاشتن این رمان زیبا در سایتتون متشکرم
سلام. ماتیسا کار قشنگ و آموزنده ای بود من دوست داشتم، امیدوارم بازم شاهد کارهایی بااین مضمون باشیم. تشکر از نویسنده خانم احمدی عزیز و اقای سلطانی مدیر سایت بهترین رمان ها
سلام قلمشون بد نیست میتونست بهتر باشه ماتیسارو نصفه ول کردم دستان روزگارم اخراش بود که بازم ول کردم البته هرکس سلیقه خاص خودشو داره من این سبکو نمیپسندم
ممنون از سایت خوبتون