رمان معامله عشق

آدم های این داستان، هر کدام درگیر چالش های زندگیِ خودشانند و به دنبال آرام بودن زندگیشان! که درحل کردن این چالش ها زندگیِشان به هم گره میخورد، و آیا باز کردن این گره به نفع کسی هست؟!..
میزبان شما در بهترین رمان ها هستم امیدوارم در کنار هم و با نظرات شما روز به روز سایت رو کامل تر کنیم
مطالب زیر را حتما بخوانید:

دختری به نام نرگس با روحیه ای خاص و منحصر به فرد، بر حسب تصادف با پسری آشنا می شه.پسره خیلی دلش میخواد به نرگس نزدیک بشه... ولی آیا نرگس این ...

#توجه این رمان فروشی بود و نویسنده با رضایت خودش رایگان منتشر کرده هرگونه فروش اون غیرقانونی میباشد ارتین سعادت مردی که هنوز با سختی بعد از مرگ خانوادش میخندد بعد ...

اين قسمت ميرم سراغ زندگی کيان و فرشته. بايد عشق اونا رو هم به رخ بکشيم يا نه؟!ميدونم عين من دلتنگ نکيسا و آلما هستين، خيالتون راحت يکمم از عاشقانه ...

مانیا دختر اروم ولی لجباز و شروشیطون(و با جنس مخالف لج) این دختر که خیلی دوست داره خرج زندگیشونو دربیاره و زود تر از دست اقای فخراور فردی نذول خور ...

ماه چهره ی پدرم بودم. زیبای مادرم! وحسرت تمامی دختران فامیل... چه شد آن شب شوم که درظلمت بی رحم... و دردل تار یک شب! آن مرد از جنس سیاهی تمام افتخار دخترانه هایم را ...

رمان درباره دختریه که به تازگی مادرشو ازدست داده پدرشم سخت گیر ومردسالار وپسر پرست وهیچی حس ومحبت به دختراش نداره واونم درگیرعشق خیابونی میشه ولی خودمون میدونیم عشق خیابونی ...

دختر حاج سید غلام رضا ملکوت... قاضی کاشانی ، از خانه به قصد خروج از مرز ، توسط یک قاچاقی به نام منوچهر ، فرار میکند، در مسیر تریلی حاوی ...

داستان در باره دوست های صمیمی به نام های شایلین و نفسه که برای رزیدنتی به یه بیمارستان میرن و داستان از جایی شروع می شه که مدیر بیمارستان به ...

رمان در مورد دو تا خواهر که با پدرشان در آلمان زندگی میکنند پدر آنها به آنها گفته است وقتی شما کوچک بودید مادرتان از دنیا رفته بود و من ...

درآیینه می نگرم. تصویرم پر است از دوران!نمی دانم جنس نامرغوب آیینه"یا که موج های درونی ام اینچنین چهره ام را دگرگون می سازند؟!چرخی می زنم محو میشوم! برمیخیزم فراخ میشوم!می نشینم ...

درموردستاره حکمت که بخاطر چک برگشتی به زندان میوفته ودراونجا باسرگردامیرپارسا اشنا میشه واونجا اول ماجراهای ستاره وشرطی که زمانی شاکی ستاره برای رضایت میگذاره و….

چه اجبار شیرینی است که من و تو را ما می کند و خاکستر چشمان مرا در دریای آبی چشمان تو غرق میکند... چه اجبار شیرینی است اگر در امتدادش تو ...
قوانین ارسال دیدگاه در سایت
چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.
نظرات کاربران