دختر حاج سید غلام رضا ملکوت... قاضی کاشانی ، از خانه به قصد خروج از مرز ، توسط یک قاچاقی به نام منوچهر ، فرار میکند، در مسیر تریلی حاوی ...

رمان راجب یه دختره که توی اراک زندگی میکنه، ولی دانشگاه قبول میشه میاد تهران، توی این شهر بزرگ خیلی اتفاق ها براش میوفته. درعین حال با راشا که پسرعموی مادرشِ ...

درموردستاره حکمت که بخاطر چک برگشتی به زندان میوفته ودراونجا باسرگردامیرپارسا اشنا میشه واونجا اول ماجراهای ستاره وشرطی که زمانی شاکی ستاره برای رضایت میگذاره و….

می شکنم همه چیز را خود را، تو را ،هر چیز که مرا یاد تو میاندازد. من شکسته ام ،زخمی ام ،تکیه نکن به من زخم هایم دلخراش است طاقتم را طاق ...

درباره دختري به اسم مانياس كه بعد از ديپلم به دنبال علاقش رفته و آشپزي رو انتخاب كرده بعد از گرفتن مدارک بين الملي آشپزيش دنبال كار ميگرده و بعد ...

رمان درباره ی دوگروه سفید و سیاه هست که هردو گروه قابلیت استفاده از جادورودارن ـ این دوگروه سالیانه درازه ک باهم درجنگ هستن . اما جنگ سر چی؟ـ برای ...

مهرسا دختری از جنس آرامش و احساس...بعد از مدت ها خوشبختی را لمس می کند و با عشقش کارن ازدواج می کند اما...این خوشبختی عمرش عجیب کوتاه است و طوفان ...

مورد دختريه كه تو يه خونواده تعصبی زندگی ميكنه و پدرش ميخواد به زور شوهرش بده و اين دختر همه تلاششو ميكنه كه از زير اين ازدواج در بره ولی ...

شاهو یه پسر کرد و جذابه که توجه دخترای زیادی رو به خودش معطوف کرده اما اون به هیچ وجه نمیخواد عاشق بشه ولی وقتی به خودش میاد که دلناز ...

تو راه برگشت به خونه بودم که فربد رو دیدم. ترس تمام بدنم رو فرا گرفت. آرزو کردم که ای کاش زمین دهن باز میکرد، من رو می بلعید. همه ...

داستان دختری است به اسم نازنین که بعد از سالها همراه پدرش به بهانه دیدار عمو و سال نو به ایران بر می گرده… پدرش که یکی از بزرگ ترین ...

پارسا عقب تر رفت و خودش را که در مرز نابودی می دید، روی مبل انداخت. دستش را با حالت کلافه ای روی صورتش کشید و با اخمی که درونِ ...