رمان درباره ی دوگروه سفید و سیاه هست که هردو گروه قابلیت استفاده از جادورودارن ـ این دوگروه سالیانه درازه ک باهم درجنگ هستن . اما جنگ سر چی؟ـ برای ...

توجه : لینک دانلود به درخواست نویسنده حذف شد مقدمه : می بندم چشمانم را تا نبیند، اتش جانسوزی را که بر تن من انداخته. می بندم چشمانم را تا نبیند، قلبی را ...

دوستت دارم زیرا تنها ترین اندیشه ی تنهایی منی دوستت دارم زیرا زیبا ترین لحضه های صفحه ی زندگی منی دوستت دارم زیرا زیبا ترین رویای خواب های منی دوستت دارم زیرا جزء ...

رمان در مورد دو تا خواهر که با پدرشان در آلمان زندگی میکنند پدر آنها به آنها گفته است وقتی شما کوچک بودید مادرتان از دنیا رفته بود و من ...

ماه چهره ی پدرم بودم. زیبای مادرم! وحسرت تمامی دختران فامیل... چه شد آن شب شوم که درظلمت بی رحم... و دردل تار یک شب! آن مرد از جنس سیاهی تمام افتخار دخترانه هایم را ...

قلبم بی تابانه بهانه ی کسی را میکند که بار سفر بسته و رفته است. رفته و چقدر زود از یاد برده که نگاهی بی صبرانه منتظر نگاه های اوست که چقدر آغوشی ...

الوند ادیب، مردی که در کودکی از خانواده طرد شده و در خانه‌ی مردی به نام حیدر بزرگ می‌شود و حالا پریناز؛ دل در گروِ الوند داده... اما حقایقی که از ...

پشت چشمـــان تو شهریست پر از ویـــرانی ... هر ڪسی چشم تو را دید دلــش ویــران شد ... ڪافر آمد ڪه ڪمی ڪفر بگوید از تو یڪ نظــر ڪرد به چشمـان تو با ایمـــــان شد خلاصه: پسری که ...

دختری از جنس تنهایی و پسری از جنس غرور... داستانی سرشار از رازهای پنهانی که سبب جدایی می شود  اما پایان داستان ملوسک تنها و خروسک مغرور چه میشود! دختری که سالیان ...

مانیا دختر اروم ولی لجباز و شروشیطون(و با جنس مخالف لج) این دختر که خیلی دوست داره خرج زندگیشونو دربیاره و زود تر از دست اقای فخراور فردی نذول خور ...

چه اجبار شیرینی است که من و تو را ما می کند و خاکستر چشمان مرا در دریای آبی چشمان تو غرق میکند... چه اجبار شیرینی است اگر در امتدادش تو ...

به اطرافم نگاه کردم همه سخت در حال جنگ بودن گرگینه ها خوناشام هارو میدریدن و خوناشام ها قلب گرگینه ها و انسان هارو در میاوردن افراد جهش یافته هم ...